آب بازی محمد
وااااااااااای آب بازی،آخجون بریم آبتنی،مامانی بریم آبتنی،برام پلنگ و شیر و فیل و ببر بیار مامانی(اینا اسباب بازیاشن)،لگن هم بزار مامانی،بدو بدو زودتر.
اینا حرفاییه که محمد موقع رفتن به حمام به من میگه،منم دستورات ایشون رو مو به مو اطاعت میکنم و این شیطون بلا رو به حمام میبرم،اول میشورمش بعد با خیال راحت توی لگنش میشینه و بازی میکنه اگه کاری به کارش نداشته باشم زمان زیادی توی حمام می مونه و بازی میکنه ولی من اونو با ترفندی بعد از کلی بازی از تو حمام میارمش بیرون.
آب بازی و آبتنی رو همه بچه ها دوست دارن،محمد هم عاشق آب بازیه،خوبیش در اینه که من این ملوسک رو برای اینکه تمیز بمونه به زور به حمام نمیبرم خودش آنلاین حمام رو دوست داره.
عزیزم من از بازیت توی حمام ازت عکس گرفتم و توی وبت میزارم تا به یادگار بمونه.
عزیزم الهی من قربونت برم که شیطونیات همه جا گل میکنه.
چه ژستی گرفتی مامان،واقعا دیدنیه.
عسلم،لگن دیگه برات کوچیک شده،شایدم تو بزرگ شدی،الهی من دورت بگردم مامانی.
محمدجونم بعد از کلی بازی تو حمام وقتی که حوله اش رو تنش میکنم و میارمش بیرون اصلا اجازه نمیده که من تنش رو خشک کنم خودش این کار رو میکنه و اول از موهاش شروع میکنه
اینم از ماجرای آبتنی کردن محمد که داستانیه برای خودش.