نفس مامان،محمد نفس مامان،محمد، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

محمد...نوری از خدا

دوباره برگشتیم

1390/11/16 16:19
نویسنده : مامان محمد
1,673 بازدید
اشتراک گذاری

3347b9aa88332477f37e7e268c253509.gif

سلام عزیزای دلم،ببخشید از اینکه یه مدتی نبودبم،چون من(مامان فرشته)مریض احوال بودم و نتونستم به شما گلای بهشتی سری بزنم،خودتون که میدونید الان هوا سرده و سرما و مریضی زیاده،از این به بعد سعی میکنم که زود به زود به شما سر بزنم.

دوستتون دارم ستاره های آسمون

 شکلکهای جالب آروین

 شکلکهای جالب آروین((بهشت)) شکلکهای جالب آروین

سلام سلام بچه ها

تو چشماتون نوشته

من می تونم شما رو

صدا کنم فرشته

شاید بگین که نیستش                       اما گلای نازم

اسم شما فرشته                              بهشت من همین جاست

شاید بگین:چی می گی؟!                 هر جا که بچه باشه

فرشته تو بهشته                              اون جا بهشت دنیاست

 

  شکلکهای جالب آروین

 

 شکلکهای جالب آروین((پسر پسر شهد و شکر)) شکلکهای جالب آروین

پسر پسر شهد و شکر

عزیز کیه عزیز پدر

دو چشم داره رنگ عسل

بازی اون اتل متل

توپ داره و سه چرخه

دور اتاق می چرخه

می خنده و مثل گله

صداش،صدای بلبله

حرف میزنه یواش یواش

غش میکنه مامان براش

دوسش دارم یه عالمه

هر چی بگم بازم کمه

اندازه ی ستاره ها

بیشتر و بیشتر به خدا

 شکلکهای جالب آروین شکلکهای جالب آروین

 

 شکلکهای جالب آروین((پسر دارم دسته گل)) شکلکهای جالب آروین

پسر دارم دسته ی گل

زبر و زرنگ،ناز و تپل

شیطون و چاق و کوچک

اسمش چیه؟وروجک

قل می خوره تو خونه

میره به آشپزخونه

می خوره سیب و آلو

سیر نمی شه چاقالو!

دست می بره تو سینی

هی می خوره شیرینی

ببین ناز و اداشو

کشته مامان باباشو

زندگی تو نگاشه

الهی زنده باشه

 شکلکهای جالب آروین شکلکهای جالب آروین

 

 شکلکهای جالب آروین((پسر ها شیر بیشه)) شکلکهای جالب آروین

الا کلنگ و تیشه

پسرها شیر بیشه

الا کلنگ و اره

ببر میون دره

با چشم تیز پر نور

با پنجه های پر زور

الا کلنگ و تخته

پسر آهن سخته

پسر شیر ژیانه

مواظب مامانه

 

               

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان زهره
15 بهمن 90 15:15
سلام گلم شعر قشنگی را گذاشته بودی.خستگیم در رفت.راستی خودت سرودی؟!



سلام عزیزم،مرسی از نظر قشنگت،قابل شما رو نداشت گلم،نه از کتاب شعر کودکانه به اسم چه دختری چه پسری گرفتم،می بوووووووسمتون.
مام پارسا
15 بهمن 90 15:25
سلام خانومی.خوشحالم که دوباره برگشتید.ایشالله دیگه هیچ وقت مریضی نیاد سراغتون.محمد جون رو ببووووووووووووووس



سلام عزیزم،ممنون از این همه لطفت،ایشالله برای هیچ کس مریضی نباشه،شما هم پارسا جونو ببوس دوستتون دارم.
مامان حنا
15 بهمن 90 17:49
سلام خانومی خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟
چه عجب بالاخره آپ کردی تن تن بهتون سرمیزدم ولی میدیدم خبری از شما نیست می دونم مریضی خیلی سخته حالا امیدوارم حالتون بهتر شده باشه
ماشاللاه دوتا پسر داری آقا به تمام معنی معلومه بایدم پسرپسر راه بندازی خدا برات نگهشون داره
می بوسمتون



سلام عزیز دلم،دلم براتون تنگ شده بود قد یه حبه قند،امیدوارم که دیگه مریضی سراغ هیچ کسی نره،من خیلی خوشحالم که دوست نازنینی مثل شما دارم،ایشششششاللللله خدا شما و دختر گلتون حناجونو حفظ کنه،چیکار کنیم از دار دنیا همین دوتا پسر رو داریم که باعث افتخار من و باباش هستن،بازم بیا پیشم،دوووووووووستت دارم یه عاااااااااااالمه.
مامان زهره
17 بهمن 90 9:36
البته شعر برا ی تاج سر زیاد گفتم ، سعی دارم در اولین فرصت همشون را در وب بگذارم



ما هم منتظر شعر های قشنگتون هستیم،هر چه زودتر بهتر.
مامان بیتا
17 بهمن 90 19:17
سلام خانمی
ممنونم چه شعرهای قشنگی گذاشته بودی



سلام گلم،خواهش میکنم قابل شما رو نداشت.
مامان زهره
18 بهمن 90 9:27
همیشه مریضی دور باشه از جمع خانواده شما



ممنونم عزیزم،ایشالله مریضی از جمع همه خانواده ها به دور باشه،دوستتون دارم یه عالمه.
محدثه
18 بهمن 90 11:17
سلام، اووووووووووووووه، پس من چی؟ دختر گلتو یادت رفت؟ میبینی محمد ، مامانیت یادش رفت اون موقع هایی که میگفت من مامان کوچولوتم
ای ... روزگار.
الهی همیشه محمد و مهدی و شماها سلامت باشید.



سلام دختر گلم،من هیچ وقت تو رو فراموش نمی کنم عزیزم،هنوزم که هنوزه تو جای دختر نداشتمی خوشکلم،البته اگر تو قابل بدونی ما رو،دوستت دارم عزیز دلم هیچ وقت از یادم نمیری دلبندم،ایشالله شماها هم سلامت و پایدار باشین.
مامان حنا
20 بهمن 90 5:29
سلام عزیز دلم
خانومی حالتون چطوره بهتر شدید ؟؟؟؟؟؟
حال پسرای گلت چطوره اومدم ببینم آپ نکردید دیدم نه
ولی خوب نگران احوالتون شدم اما عکس محمدجان رو توی جشن تولد مهدی جون وب پارسای عزیزم دیدم اگه اشتباه نکرده باشم
می بوسمتون نازنینای من


سلام گلم،الحمدالله هممون خوبیم،از دست محمد شیطون نمیتونم زود به زود بیام پیشتون،چون تا کامپیوتر رو روشن میکنم محمد لج میکنه که من می خوام بازی کنم برای همین نمیتونم کامپیوتر رو روشن کنم،ببخشید که بهت زود سر نمیزنم،منم میبوسمتون از راه دور.
مامان زهره
23 بهمن 90 12:08
سلام سلامتی می یاره.



علیک سلام عزیزم،جواب سلام واجبه.