نفس مامان،محمد نفس مامان،محمد، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

محمد...نوری از خدا

اولین پست سال نود و تبریک سال نهنگ

1391/2/3 18:56
نویسنده : مامان محمد
1,834 بازدید
اشتراک گذاری

n14.gif

سلام دوستای خوب و مهربونم،خوبین؟خوشین؟سرحالین؟امیدوارم که همیشه خوب خوب خوب باشین،یک سال دیگه گذشت،یک سال پر از شادی و غم،سالی پر از خنده و گریه،سالی پر از خوشحالی و ناراحتی،سالی که خیلیها تازه به دنیا اومده بودن،خیلیهام تازه به مدرسه رفته بودن،خیلیهام تازه زندگی مشترکشونو شروع کرده بودن و خیلیهام بچه دار شده بودن،امیدوارم که در سال جدید همتون همیشه بخندین و شادی کنین،سال 90،سال نهنگ رو به همتون تبریک میگم و از خدای بزرگ میخوام که تو این سال،همتون به تمام خواسته های دلتون برسین و همینطور همیشه همیشه همیشه خنده رو لباتون باشه.

123.gif129.gif125.gif123.gif

152.gifالهی آمین152.gif

دوست جون جونیا،ما روز 26 اسفند 90 به خونه جدیدمون نقل مکان کردیم و فقط 3 روز فرصت داشتیم تا بتونیم خودمونو برای سال جدید یعنی 91 آماده کنیم برای همین خودم به تنهایی در طول این 3 روز تمام اثاثیه خونه رو مرتب کردم تا با خیالی آسوده به استقبال سال جدید بریم،زمان تحویل سال نو من و محمد و مهدی و بابا اسد آماده شدیم و من و مهدی جونم که همیشه با هم سال رو نو میکردیم دوباره دوتایی برای امسال هم سال رو نوکردیم و سال کهنه 90 رو به دست روزگار سپردیم تا بتونیم سال جدید رو با خوبی و خوشی شروع کنیم،اولین روز عید واقعا دلنشین بود،چون ما چند سالی بود که 2 روز قبل از سال تحویل عازم سفر میشدیم ولی امسال قسمت نبود که به مسافرت بریم و خونه نشین شدیم ولی واقعا اولین روز عید به من که خیلی خوش گذشت،ما بعد از تحویل سال نو به خونه مامان بزرگ محمد(مامانی بابا اسد)رفتیم و محمد و پارسا یدونه مهمان مامان بزرگشون شدن،بعد از خونه مامان بزرگ مهمانای ما یکی یکی به خونمون اومدن و علاوه بر تبریک سال نو،مهمان خونه جدیدمون شدن،محمدم که حسابی تو این روز بازی و شادی کرد چون دوستای عزیزش پیشش اومدن و با هم بازی کردن،همین رویه ادامه داشت یعنی اومدن مهمان به خونمون،البته ما هم به خونه محمد مهدی(پسر عمه محمد)و الهه جون(دختر عموی محمد)دعوت شدیم و دید و بازدیدها ادامه داشت تا روز سیزده به در،تو این روز برای اینکه از دست ترافیک راحت باشیم با خانواده همکار بابااسد توی پارکینگ خونمون سیزده رو به در کردیم و محمدم با پسر کوچولوشون به اسم امیر رضا حسسسسسابی بازی کرد،محمد که فقط در عرض 1 ساعت بازی توی پارکینگ 2 دست لباس عوض کرد،بدو بدو کردن،خاک بازی کردن،آب بازی کردن حسابی بهشون خوش گذشت بعد از صرف غذا به واحدمون برگشتیم و شروع به خوردن آجیل و چای و در نهایت کاهو و ترشی شدیم،خیلی خوش گذشت،البته خونمون از دست این دو تا وروجکا شده بود بازار شام که بعد از رفتن امیر رضاشون من تازه شروع کردم به مرتب کردن خونه،خدایا چقدر خسته شدم،ای نامرد روزگار خونه رو با دوستت به هم میریزی حالا به جای کمک به من لجبازی میکنی،محمدم اونقدر خسته شده بود و خوابش مبومد که دیگه چاره ای جز لجبازی نداشت برای همین برای سرگرم کردنش یه سیدی کارتون گذاشتم ببینه تا ساکت یه جا بشینه تا منم به داد این خونه بینوا برسم.

14.gif14.gif14.gif14.gif14.gif14.gif

 

سفره هفت سین 91

154.gifخدایا این خوشی رو از ما نگیر154.gif

دوست داریم ای خدا و تو رو شکر میکنیم به خاطر داده ها و نداده هایت،چرا که داده هایت نعمت است و نداده هایت حکمت.  

  83008641289678188660 سری جدید کارت پستال تبریک نوروز 91         

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

محدثه
19 فروردین 91 10:47
سلام، عید همتون مبارک انشالله سال خوبی داشته باشید. از ته دل میگم از خوشحالیتون واقعا واقعا خوشحالم الهی همیشه شاد و خوش باشین عزیزای من.



سلام عزیز دلم،ممنون ازت عید شما هم مبارک،از لطف و محبتت ممنونم،مرسی خواهر جونی،ما از داشتن خواهر گلی مثل تو خییییییییییییلی خیییییییلی خوشحالیم،دوست داریم خیلی زیاد الهی که خوشت بیاد.


مامانی درسا
20 فروردین 91 13:47
مامانی خیلی زرنگی ها خونه ی نو مبارک . خوشحالم که بهتون خوش گذشته ....



مرسی ازت گلم،از لطف و محبتت ممنونم.
مامان زهره
22 فروردین 91 12:26
خونه جدید مبارک. سال گل پسرا مبارک


چقدر جالب در پارکنیک سیزده بدر را در کردید.



مرسی عزیزم،سال نو شما هم مبارک،واقعا برای خودم هم جالب بود خیلی خوش گذشته بود جای شما هم خالی بود.
مامان بیتا
24 فروردین 91 9:27
سلام عزیز
ببخشید خانمی من یه مدت نبودم....یعنی گرفتار بودم
سال نو رو با تاخیر تبریک میگم امیدوارم که سالی پر از شور و نشاط و سلامتی باشه براتون
خانه جدیدتون هم مبارک باشه
واقعا برای من جالب بود که تو پارکینگ 13 بدر کردن
از طرف من گل پسرت رو ببوس



سلام گلم
خواهش میکنم این چه حرفیه،انشالله گرفتاریتون بر طرف شد؟سال نو شما هم مبارک عزیز دلم،ممنون از تبریک قشنگت،آره واقعا تو پارکینگ سیزده بدر کردن جالب بود می بوسمتون.
مامان زهره
28 فروردین 91 9:27
از خونه جدید چه خبر ؟!


همه چی در امن و امانه.
مامان زهره
29 فروردین 91 9:06
بابا برای ما که پیغام نمی ذاری حداقل بیا و توی وبت را پرکن


چشم حتما میام هم براتون پیغام میزارم هم وبمو پر میکنم خیلی شرمندتونم.
مامان حنا
1 اردیبهشت 91 19:21
سلام دوست خوبو عزیزم
سال نوتون مبارررررررررررررررکککککککککک
ایشالله که ساتل جدید سال خوبو پرکتی براتون باشه
و ایشالله که خونه جدید هم مبارکتون باشه و پر از اتفاقهای خیلی خوب در اونجا براتون بیافته از صمیم قلب به خاطر خونه جدیدتون خوشحالم ایشالله که با دل خوش توش زندگی کنی و دو تا گل پسراتو داماد کنی
امیدوارم تعطیلات عید بهتون خوش گذشته باشه
سیزده بدر همتوی پارکینگ باید جالبو خوب باشه
عزیزدلم مواظب عزیزانت باش و از صورت مثل ماه محمد جان هم ببوس خیلی دوستتون دارم


سلام گلم،چقدر خوب که به ما سر زدی،خیلی منتظرت بودم،ممنون از حضور گرم و تبریک صمیمانه ات،ما هم دوستتون داریم به خدا،شما هم روی دختر چون گلمونو حتتتتتتتتما ببوس،ببببببوسسسسسسسسسس.