نفس مامان،محمد نفس مامان،محمد، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

محمد...نوری از خدا

پایان تحصیلی محمد عزیزم

1391/3/27 2:35
نویسنده : مامان محمد
2,603 بازدید
اشتراک گذاری

 

شکلکهای جالب آروین

سلام عزیز دلم،سلام نففففففس مامان،عشق من،تو هنوز به مهد نرفته برات جشن پایان تحصیلی گرفتیم،ای ول مامانی،تو چقدر باهوشی که همه بچه ها مهدشونو 9 ماه میگذرونن ولی تو 2 ماهه تمومش کردی،چقدر تو زرنگی،این هوش تو به کی رفته؟من میگم به من رفته،باور نداری بیا از خودم بپرس.

 چهارشنبه هفته پیش جشن پایان تحصیلی محمد بود.مهد کودک نیایش مثل همیشه و به رسم همه ساله تو این ماه برای بچه ها یه جشن توی کانون پرورش فکری کودکان تو شهر ساری یعنی شهر خودمون گرفتن.برای بچه هایی که تو سن محمد بودن و بچه هایی که آمادگی رو تموم کردن یه جشن باشکوهی میگیرن که توش بچه ها شعر میخونن و نمایش اجرا میکنن و چیز هایی رو که در طول 9 ماه تحصیلیشون یاد گرفتن رو برای مامانا و باباهای عزیز به اجرا میزارن البته با کمک و همراهی بی نظیر مربیای دلسوزشون.

محمد تو این جشن همراه دوستاش و همسن و سالاش شعر خوند و نمایش اجرا کرد،الهی من دورت بگردم نازنینم،وقتی که محمد برای اولین بار برای خوندن شعر روی سن اومد با دیدن من شروع کرد به گریه و مستقیم به سمت من میومد که مربیش مهری جون اونو به اتاقی راهنمایی کرد و دوستاش خوندن شعر رو بدون محمد اجرا کردن ولی برای اجرای برنامه های بعدیش وقتی دید که من توجهی بهش نمیکنم بی خیال گریه و زاری شد و شروع کرد به خوندن شعری دیگه که من تا تونستم ازش عکس و فیلم گرفتم که البته چون فاصلمون یکمی زیاد بود عکسها دور افتادن ولی باز من کلللللللی عکس و فیلم از جییییییییگر خودم گرفتم البته همراه با کللللللللللی ذوق و شوق مادرانه.

      

 

سمت راست اولی محمده با تیشرت قرمز و مشکی و با شلوار لی آبی که اولین اجراش بوده که با دیدن من شروع کرد به گریه کردن.

اون گوشه چیکار میکنی مامان؟

محمدم توی نمایش حسنی نگو یه دسته گل نقش آقای آرایشگر رو داشت چون تازه 2 ماه بود که رفته بود مهد مربیش بهش این نقشو داد تا راحت بتونه اجراش کنه،بقیه نقشها براش سنگین بود ولی باز با این حال خییییییییلی تو این نقش بامزه شده بود،جیگرتو بخورم من مامان.

سمت چپ بچه ای که روی صندلی با کت و کلاه مشکی نشسته محمده که تو نقش آقای آرایشگر ایفای نقش میکنه،ای ججججججججججانم.

محمد تو نقش آقای آرایشگر

بچه های آمادگی هم نمایش کدو قلقله زن رو اجرا کردن که وااااااااقعا دیدنی بود،بچه ها با این اجراشون نشون دادن که مربیاشون چققققققققدر زحمت میکشن و خون دل میخورن تا بچه ها چیزهایی رو یاد بگیرن و پیشرفتی تو زندگیشون داشته باشن.

بچه های آمادگی در انتها از مدیر مهد نیایش(خانم یگانه)لوح پایان تحصیلی و کادو گرفتن و بچه های تو سن محمد از خانم یگانه کادوی خیییییلی خوشگل گرفتن 36_15_4.gifو کلی هم ذوق کردن،محمد آخر جشن چون خیلی خسته شده بود فقط نق میزد و میگفت که بریم خونه،چون از ظهر رفته بود مهد تا ساعت 8 شب که زمان برگشت به خونه شد.

الهی من دورت بگردم مامان،ایششششششششالله جشن فارق التحصیلی دکتراتو بگیریم عزیزم،ایشالللللله همیشه و در همه حال موفق و موید باشی پسرم.خییییییلی دوستت دارم هم تو رو و هم داداش مهدی جونو.من براتون آرزوی سلامت و عاقبت به خیری دارم دلبندای من.

حالا جا داره که از مدیر مهد نیایش و مربیای زحمتکششون تشکر و قدر دانی کنم به خاطر زحماتی که برای عزیزامون میکشن و تلاش میکنن برای تربیت و هر چه بهتر شدن اونا تو زندگیشون،واقعا واقعا میگم که دوستتون دارم و بینهایت خوشحالم به خاطر بودن شما مربیان عزیز.

 شکلکهای جالب و متنوع آروین

بیا ببین این تو چه خبره:  

عزززززیزدلمی

توی عکس بالایی و پایینی سمت چپ اولی محمده که می خواستن شعر بخونن.

خوششششگلمی

اینجا محمد رفت تا با شونه و قیچی موی حسنی هپلی رو کوتاه کنه.

آقای آرایشگر

اینجا هم محمد کارش تموم شد و رفت تا سر جاش بشینه.

آقای آرایشگر2

اینجا هم نمایش تموم شد و محمد داره خودشو معرفی میکنه و اینکه تو چه نقشی بازی کرد.البته با کمک مربیش مهری جون.

ای جانم،عسیسمی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (29)

آجی محدثه
27 خرداد 91 10:15
بهت تبریک میگم محمدجون انشاالله جشن پایان تحصیلی دانشگاهتو بیگیری
فکرنمیکردم با اون وابستگی به مامانی بتونی نمایش اجرا کنی واقعا عالی بود


مرسی آجی مهربونم،انشالله
ما اینیم دیگه میتونیم،من خودمم فکر نمیکردم که بتونم این کار رو بکنم،خودمونیماااااا دیگه دارم مرد میشم دیگه باید مامانی و بابایی آستیناشونو بزنن بالا،واقعا عالی بودم اعتماد به نفسو حال میکنی آجی جونی.
نایسل
27 خرداد 91 12:13
آخی ای جان میدونم چقدر حس خوبی داره
من تو جشن خواهر زادم چشاممم از ذوق پر آب بود بهش افتخار میکردمم


واقعا حسسسسسسسسس خیلی خوبی بود من که مدام قربون صدقه اش میرفتم تمام خانمای دور و برم نگام میکردن،الهیییییییییی،واقعا افتخار کردنم داره دیگه
نایسل
27 خرداد 91 12:13







مام پارسا
27 خرداد 91 12:42
سلام محمد جون.آفرررررررررررررررررررررررررین که نمایشت رو خوب اجرا کردی
ایشالله روزی بشه که جشن فارغ التحصیلی دانشگاهتو بگیری.
اون وقت قول میدم که حتماً من و پارسا به جشنت میایم .
یه عالمه بووووووووووووووووووووس واسه محمد جون


سلام زن عموجون،مرسی از شما
ممنون،ایشالله
خوشحال میشم که اون موقع به جشنم بیاین
منم یه عالمه بوس برای پارسایی و مامانی مهربونش
مامان زهره
27 خرداد 91 14:41
................ ٭ §٭ §٭§٭
.......... ٭ §٭ .............٭ §٭
.........٭ §٭ ................ ٭ §٭ ...................٭ §٭ §٭ §٭
....... ٭ §٭.......................٭ §٭.......... ٭ §٭ .............٭ §٭
....... ٭ §٭..........................٭ §٭ .... ٭ §٭ ...................٭ §٭
....... ٭ §٭ ..........................٭ §٭٭ §٭ .........................٭ §٭
........ ٭ §٭..............................٭ §٭ ..............................٭ §٭
......... ٭ §٭ ..................................................................٭ §٭
........... ٭ §٭ ...............................................................٭ §٭
............. ٭ §٭ ............تقدیم به تو که بهترینی...................٭ §٭
............... ٭ §٭ .....۩۞۩.*•. ............... .•*.۩۞۩.......٭ § ٭
................. ٭ §٭ ...................................................٭ §٭
................... ٭ B
ممنون از کامنت قشنگت عزیز دلم شما هم بهترینی
محمدمهدی
27 خرداد 91 14:47
سلام دوست خوبم با اجازه خودت لینکت کردم


خوشحال میشم که دوست شما باشم،ایشالله که دوست خوبی برای هم باشیم
مامان محمد صادق(زهرا)
27 خرداد 91 17:05
ای جونمممممم...

بابا این محمد شمام مثل محمد صادق ما لوس و مامانیه که ه ه ه ه!!!

محمد صادقم تا من نباشم با اعتماد به نفس تموم و مثل آدم بزرگا هر کاری می کنه ولی تا من و می بینه: مامانیییییی!!!
به ججججججون خودم من اصصصصلا عادت به لوس کردن ندارم!!!
ولی اینو بگمااا... منم مثل شما... تا می بینه بهش محل نمی دم میره دمبال کاراش!!!




***واسه محمد جونی: خاله خیییلی قشنگ اجرا کردیا....
اون ژست با کلاهت مارو کشت! مامانت دیگه از ذوق چیکار کررررد نمی دونم!!!!


آره والله لوستر از محمدم مگه پیدا میشه؟
این بچه ها فقط قصدشون آزار رسوندن به ماماناست
هیچ مامانی عادت به لوس کردن بچه هاشون ندارن ولی این بچه ها همه چی رو به خودشون میگیرن
ای جونم ما مامانا چارهای نداریم جز بی توجهی به اونا چون زودی مثل کوالا(حیوان آویزون به درخت)به ما میچسبن
مرسی خاله جونی
آره والله من که ذوق مرگ شدم وقتی که دیدمش
دوستون دارم به خدا
مامان زهره
28 خرداد 91 8:57
آفرين به محمد گل كه توي جشن شركت كرده راستي عيدت مبارك


مرسی خاله جون مهربون،عید شما هم مبارک


نایسل
28 خرداد 91 11:28
آره خیلی خوبه کاری نداره
خاله باران
28 خرداد 91 22:41
عزیز دلم محمد جان عیدت مبارک.ان شالله همیشه به شادی...
فرشته جون عید شما وهمسری هم مبارک...


مرسی خاله جونی
ممنونم دوست مهربونم
نایسل
29 خرداد 91 13:05
دیروز
همچین این مراقبه جلوم بود دلم میخواست خفه اش کنم خاک بر سر رو


آخخخخخخخخخخی،الهی،حالا اینقدر حرص نخور تو خودت عند بیستایی


مامان فاطمه گلی
29 خرداد 91 18:14
جشن فارغ تحصیل رو به آقا محمد گل تبریک میگم
ماشالله هزار ماشالله
انشالله جشن فارغ تحصیلی دکترا گلم می بوسمت
پیش ما هم بیا


مرسی گلم
انشالله
چشم حتتتتتتتتما میام عزیزم
مامان الینا
30 خرداد 91 0:10
سلام عزیزم .ممنون که به ما سر زدی.امیدوارم خدای خوبم پسر نازتو واست حفظ کنه.ممنون که واسمون دعاکردی ،دوستت دارم خانومی.


سلام گلم،خواهش میکنم مهربونم،متشکرم از شما،قابل شما رو نداشت،منم شما رو دوست دارم عزیز دلم.
مامانی درسا
30 خرداد 91 2:07
الهی بگردم مامانی چقده کیف کردی ها ..... انشاالله که همیشه خوش باشین ..... محمدم مبارکت باشه آقای زرنگ ..... هزار تا بوس


آره واقعا همچنان وقتی به یادش میفتم کیفور میشم،متشکرم عزیزم
مرسی خاله جونی
منم صد هزارتا بوس.
آجی مهدیه
30 خرداد 91 10:12
ای جاااااااااااااااااااااااااااااانم
محمد خاله آورین آورین آورین خاله ای
منم حسابی بهت تبریکات میگم

به قول مامی ایشالله جشن فارغ التحصیلی دکتراتو ببینم
اون روز باید شام بدیا یادت باشه

مامی محمد :
میگما منی که هنوز مادر نشدم وقتی میبینم یه بچه ای نمایش بازی میکنه کلی از خودم ذوق در وکنم حالا خداوکیلی بیا و ذوق نداشته باش
ایییییییییییییییییییییش



مرسی خاله مهربونم
ایشالله،خدا از دهنت بشنوه حتما عزیزم تو بیا ما رو سر افراز کن شام که خوبه تشریفات بعد از شامم میدیم
ای جججججججججججانم،میبینی هنوز این ذوقه هست تو وجودم هنوز تموم نشده مثل اینکه تمومی ندارهمگه میشه ذوق نکرد.
آجی مهدیه
30 خرداد 91 10:13
به دل نگیریا شوخی بود
نیای مث مامی خوشتیپ علی خِرمو بچسبی


نه بببببببابا این حرفا چیه
نترس عزیزم میام فقط بهت میچسبم حالا چه جوریشو کار نداشته باش.
مامان زهره
30 خرداد 91 13:00
روز مبعث براي تاج سر تولد گرفتم شما چه كار كردين؟


تولدش مبارک
مامان حنا
30 خرداد 91 15:48
سلام عزیزم خوبی؟؟؟؟؟؟
مهدی و محمد جون خوبن؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ایشالله که جشن فارغ التحصیلی گل پسراتو ببینی موفق باشن
خانومی رمز رو خصوصی براتون ارسال میکنم


سلام خانمی خوبم مرسی
به لطف شما هر دو خوبن
ممنونم عزیز دلم ایشالله
متشکرم ازت


مامان حنا
30 خرداد 91 15:49
ای وای عزیزم یادم رفت رمزو خصوصی ارسال کنم خودت بعد خوندن تایید نزن ممنون


چشششششششم عزیزم نگران نباش
مامان محمد صادق(زهرا)
31 خرداد 91 13:30
سلاااااااااااام به مامانیه گل!

آپ کردم عزیزم.... بیا...

جواب نظر سنجیه!!!


سلاااااااام به دوست مهربون خودم
اومدم عزیزم و جواب نظر سنجی رو دیدم عاااااااالی بود
نایسل
3 تیر 91 10:55
قربونت برم مرسی اره راست مییگیی هر کسی یه قیمتی داره


خدا رو شکر که متوجه قضیه شدی
مامان زهره
3 تیر 91 13:19
اعياد شعبان بر شما مبارك


متشکر همچنین بر شما
مامان زهره
4 تیر 91 9:10
خصوصي داري گلم
مامان مانی
4 تیر 91 9:35
سلام من و بابا و مانی هم تو جشن مهد کودک خوب نیایش شرکت کردیم
شاید باورتون نشه اما من عاشق آرایشگر شده بودم .... خیلی خیلی عالی بود .....
آفرین به پسرم و مربی های خوب مهد کودک نیایش ....
امیدوارم همیشه محمد جون تندرست و پیروز باشه ....


سلام،من وقتی که مانی جونو دیدم شما رو شناختم ولی چون شلوغ بود نتونستم بیام جلو
مرسی عزیزم شما لطف دارین
ممنون از شما مانی جونو ببوسیدش
آجی محدثه
4 تیر 91 13:09
اَه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه !!!! بنویس دیگه مامانی محمد . چرا به روز نمی کنی ؟ هی میام هی همون قبلیه ست چرا؟
اعیادتون مبارک انشاالله یه همچین روزهایی کربلا ومکه باشید.


ای بابا چه بی اعصاب،بابا به خدا وقت نمیکنم وگرنه مطلب زیاد دارم
ممنون اعیاد شما هم مبارک عزیزم،الهی دورت بگردم که دعای به این قشنگی کردی برامون خوشگلم،ایشالله با همدیگه نازنینم
نایسل
4 تیر 91 14:02
واییی چقدر جالببب بود مرسی حتما بش عمل میکنم


قربونت برم که دوست به این خوبی دارم ایشالله هیچ وقت هیچ وقت مشکلی براتون پیش نیاد
مامان زهره
5 تیر 91 10:02
دوست خوبم ، محمد سپهر در مسابقه ني ني خانه دار شركت كرده دوست داشتين راي بدين .اين هم نشاني اش:
http://sheklak_mohammad.niniweblog.com/post931.php



چشم حتما
ني ني شكلك
5 تیر 91 15:20
راي شما براي محمد سپهر ثبت شد شمابا همين آي پي به دو كودك ديگر هم مي توانيد راي بدهيد ممنونم از نگاه زيبايتان منتظر عكس محمد جان هستيم!
مناء
15 تیر 91 12:49
تبریک میگم
ایشالله بری دانشگاه
امتحانا منم تموم شدن



مرسی خاله جونی
ایشاالله موفق باشی مهربونم.