نفس مامان،محمد نفس مامان،محمد، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

محمد...نوری از خدا

محمد و امیر عباس

1391/4/26 11:48
نویسنده : مامان محمد
1,667 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای گلم،سلام مهربونا،شنبه همین هفته محمد یه مهمون خییییییییلی دوست داشتنی داشت که برامون بسیار عزیزه،اون کسی نبود جزززززززززززز امیر عباس که خواهرزاده عزیز منه.

 

الهی خاله فدات بشه که اینقدر شیرینی

 

 طبق معمول صبح شنبه من محمد رو به مهد بردم و برگشتم خونه تا ناهاری برای عزیزای دلم آماده کنم که خواهر عزیزم معصومه جان زنگ زد و اعلام کرد که میخواد با گل پسریش ناهار بیان خونه ما،منم چون خییییییییییییلی دلم براشون تنگیده بود با شوق و ذوق زیاد منتظر اومدنشون شدم،چون عزیز خاله با مامان و باباش رفته بود مشهد و من یه چند روزی بود که ندیدمشون.

 

وقتی که معصومه جان اومد و امیر عباس رو به من داد دیگه نتونستم تحمل کنم و تا تونستم این جیییییییییییییییگر خاله رو بوسه بارونش کردم،بیچاره بچه با تعججججججب به من نگاه میکرد حتما پیش خودش میگفت که:واه چرا خاله اینقدر جو گیر شده.

 

خلاصه تا اینکه ظهر شد و مهدی جونم باید دنبال محمد میرفت وقتی که مهدی و محمد به خونه اومدن،محمد اولین کاری که کرد بدو بدو اومد پیشمو گفت که مامانی من اومدم و یه ماچ گنده مهمونم کرد،البته این کار همیشگیشه ولی چون اون روز من به استقبالشون نرفتم محمد خودش پیش قدم شد و خودشو انداخت بغلمو....

اون روز محمد و امیر عباس کلللللللللللللللی با هم بازی کردن و بعد از خوردن ناهار محمد رو خوابش کردم تا بلکه یکمی استراحت کنه چون صبح زود بیدار میشه و به مهد میره و خیلی خسته میشه. 

وقتی که محمد از خواب نازش بیدار شد و امیر عباس رو ندید گفت که مامانی امیر عباس کجاست؟منم گفتم که رفت خونشون،چون دیگه باید میرفت،باباش منتظرش بود.

امیر عباس خاله،الهی من دورت بگردم عزززززززززززززیزم،خیلی دوستت دارم،بازم بیا خونمون چون دلم زود به زود برات تنگ میشه،انشاالله همیشه شاد و سرحال و سلامت باشی خاله جووووووووووووووووووونم.

Cute Rabbit emoticonاین بود از ماجرای محمد و امیر عباس. Cute Rabbit emoticon

حالا برای دیدن عکسای گل پسریا لطططططططططططططفا ادامه مطلب:        

 اینجا امیر عباس تازه اومده بود خونمون

عزییییییییییییییییییییییییزمی

Cute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticon

الهی من فدات بشم خاله جونی،نوش جونت،خودت بخور عزیزم 

نوش جونت خاله جون

Cute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticon

اینجا محمد تازه از مهد اومده بود

محمد و امیر عباس

Cute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticonCute Rabbit emoticon

اینجا محمد داره امیر عباسو می بوسه،قربون هر دوتون برممممممم من

فدای هر دوتون بشمممممم

ني ني شكلك

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان محمد صادق(زهرا)
26 تیر 91 13:43
سلام عزیزممممممممم...

جانم ! مهربووووووووووووووووووووون!

اینم بوس من واسه محمدم!
************************
راس میگی عزیزم....تقریبا شبیه همن!!!

مخصوصا عکس اولی که پاشو گرفته!محمد صادقمم اون موقع ها همین جوری پاشو می گرفت!!!!!

عکسش و که به محمد صادقم نشون دادم میگه: مامان... م. صاقته!!!
***********************
چن وقتشه؟؟؟
***********************
این دفعه که دیدیش از طرف منم محکم بماچش!

تا وقتی ام که ببینیش شروع کن به ماچیدن محمد جیگری!!!


سلام مهربونممممممم
مرسی خاله جون جونی،خیلی مهربونی
آره تقریبا شبیه همن
الهی فدای هر دوشون بشم من
ای جانم،واقعا اینو گفت؟فدات بشم من خاله
11ماهشه،متولد مرداده
حتتتتتتتتما،وقتی میبینمش بیچاره از دستم عاصصصصصصصصی میشه بس که ماچ بارونش میکنم
قربونت برم من زهراجون
مام پارسا
26 تیر 91 16:03
ای جااااااااااااااااااااااااااااااااااانم.
ماشالله به امیر عباس که انقدر نازه و ماشالله به محمد که انقدر پسرخاله جونش رو دوست داره.
فدای سیب زمینی تعارف کردنش.
بوسسسسسسسسسسسسسس برای هر دو تاییشون



مرسی عزیزم شما لطف داری
به همه دوستام تعارف کردم حتی به شما
ما هم بوس برای شما و پارساجونی

مامان زهره
27 تیر 91 10:17
سلام دوست داري عكس هاي محمد سپهر را با عمه نشيبا ببيني .خوشحال مي شم نظراتتون را بشنوم


اومدم و دیدم عزیزم،نظر هم گذاشتم مهربونم.
مامان زهره
27 تیر 91 10:20
زيارت خواهري قبول باشه انشاء الله هميشه خوب و خوش باشين.
امير عزيز هم ناز افتاده.يه بوس محكم براي محمد جون كه مامانشو تحويل گرفته


مرسی نازنینم،ممنون از اییییییییییییییییین همه لظفت.
بس که این امیر نازه،مرسی خاله جونی منم یه بوس برای خاله مهربونم.

مامان زهره
27 تیر 91 11:03
ممنون عزيز دلم محمد سپهر يه كم به مسابقه حساس شده همين.من هم روي گلتون را م يبوسم


خواهش میکنم گلم
الهی
دوستت دارم عزیز دلم.
آجی محدثه
27 تیر 91 13:42
دقیقا میفهمم که اون لحظه چه طوری صورت بچه رو بوسه بارون کردی بیچاره نی نی
خودم چند روز پیش بعد از یه هفته ایلیا جونو دیدم وای خدایاااااااااا بچه بیچاره از دور تا منو دید جیغ کشید بعد از ایناکاملا خوردمششششش اومد بغلمو محکم صورتمو میزد و میخندید همه میگفتن داره تلافی میکنه حالا تو هم مثل منی واسه همین می فهمم.
من سیب زمینـــــــــــــــــــــــــی
من فدای محمد جونی و امیرعباسی شم


چه خوب که درک کردی عزیزم،واااااااااقعا بیچاره نی نی
ای جونم،ایلیا جونو گفتم به خودت نگیری،ای ول ایلیاجون تلافیتو عشق است
بیا خونمون تا من بهت 1 کیلو سیب زمینی سرخ کرده بدم خوشگل من
قربونت برم مهربونم،مرسی خواهرجونی خیییییییلی دوستت داریم هم من هم محمد هم امیر عباسی
بوس بوس بوس واسه تودخمل ملوس.
نایسل
27 تیر 91 20:21
آخی عزیززز دلم خوب معلومه باید اونقدر بوسش میکردی خیلی خوشگله
خخدا حفظش کنه ...
راستی عزیز دلم خواهر زاده ششیریییین ترین موجود دنیاست منم عاشق خواهرزادممم



ممنون نازنینم
مرسی از لطفت
واقعا،این خواهر زاده ام مثل پسر خودم میمونه برای همین عاشششششششقشم.
نایسل
27 تیر 91 20:22
آخیی چقدر محمد هم مهربونه


متشکرم از محبتت
نایسل
27 تیر 91 20:22
مرسی قربونت بشم الهی


خدا نکنه گلم
نایسل
27 تیر 91 20:22
آره عزیزم باید برمم
شاید خوشم بیاد تو این بی پولی بدم نیست


آره کار درست همینه
نایسل
27 تیر 91 20:23






خاله باران
28 تیر 91 23:12
سلام.همیشه خوشحال ببینمت عزیزم.جانم.بوس به هر 3تایی تون...


علیک سلام عزیز دلم،مرسی مهربونم،خیلی دوستت دارم
منم بوس واسه تو دوست نازنین
مامان زهره
31 تیر 91 10:46
ممنون از اينكه برامون هميشه دعاي خير مي كني .عزيزم مهم برنده شدن نيست


خواهش میکنم گلم
منظور من از برنده شدن ممتاز بودن از لحاظ اخلاقی و فکری بوده
مامان محمد صادق(زهرا)
31 تیر 91 13:17


سلام گلم...
بالاخره یه آپ کوچولو کردم!
بیا ببین محمد صادقم وقتی بزرگ شه چه شکلی میشه!!!!




علیک سلام عزیزم
واقعا
الان اومدم عزیز دلم