نفس مامان،محمد نفس مامان،محمد، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

محمد...نوری از خدا

رفتن محمد به مشهد و زیارت آقا امام رضا

1391/6/2 11:59
نویسنده : مامان محمد
2,224 بازدید
اشتراک گذاری

شکلکهای جالب آروین

سلام به دوستای گلم،خوبید شما؟خدا رو شکر.

سلام عزیز دلم،سلام نازنینم،الهی من دورت بگردم،وقتی که فهمیدی میخوایم بریم به مشهد،سوال کردنات شروع شد که:مامانی مشهد کجاست؟برای چی میریم مشهد؟اونجا پارکم داره؟اسباب بازی هم داره؟

ني ني شكلك

به تمام سوالاتت جواب دادم و بعد از اتمام همه اینا با شوق و ذوق بالا و پایین میپریدی که: آخجووووووووووووون میخوایم بریم مشد(مشهد)،البته اینم فهمیدی که اساسا چرا مشهد میریم چرا یه شهر دیگه نمیریم.

ني ني شكلك

ما چهارشنبه هفته پیش بعد از خوندن نماز ظهر عازم مشهد شدیم،امسال همسفرای زیادی داشتیم،مامان بزرگ محمد(مامان بابایی)هم با ما اومد،راه خیلی طولانی بود برای همین به محمد گفتم که اگه بخوابی خسته نمیشی و سر حال به مشهد میرسیم ولی این وروجک انگار خواب با چشماش قهر کرده بود و اصصصصصصصلا نخوابید و چقدر هم توی راه منو اذیت کرده بود مدام میگفت که:میخوام بیام جلوووووووووو،مامانی میخوام پیش تو بشینم،وااااااااااای از دست تو محمد.

خلاصه با تمام این احوالات ما تونستیم برای افطار تا بابا امان برسیم و روزه مونو تو پارک بابا امان باز کنیم،بعد از خوردن افطار و کمی استراحت دوباره راه افتادیم،فکر میکنید ساعت چند به مشهد رسیدیم؟

بلههههههههههههههههههههههه،ساعت 01 نیمه شب به مقصدمون رسیدیم و تا بیایم جابه جا بشیم و لوازم رو تو خونه بیاریم ساعت از 02 هم گذشته بود،بعضی ها بعد از جابه جا شدن رفتن به سمت حرم ولی ما برای نماز صبح به حرم رفتیم،وااااااااااااای خدای من چه فضای روحانی داشت،من که خیییییییییییییلی لذت بردم،نمیدونید چه حال و هوایی داشت،جای همتون خالی.

 

 

بعد از زیارت آقا به خونمون تو مشهد(به قول محمد)اومدیم تا بتونیم خستگی راه رو از تن به در کنیم و این خستگی فقط با خوابیدن به در میشد،بعد از کمی استراحت و خوردن صبحانه استارت بیرون رفتن ما زده شد،البته اینو بگم که چون ما معمولا سالی یه بار به مشهد میریم تمام جاهای دیدنیشو رفته بودیم برای همین برای اینکه دل بچه ها رو شاد کنیم اونا رو به بازار بردیم و صد البته بهشون خوش گذشته،خوب منم باشم و هر چی دلم بخواد بگیرم و پول خرج کنم لذذذذذذذذذذذت میبرم.

   

رااااااااااااااااستی یه اتفاق خییییییییییلی خوبی هم برامون افتاد که ماجراشو براتون میگم:

اولین زیارتمون که برای نماز صبح بود وقتی که من نمازم رو خوندم برای خواهر کوچیکم و برای زهراجونم(مامان محمد صادق عزیزم)اس دادم که من تو صحن آقا هستم اگه بیدارین به من یه زنگی بزنین،با این کار میخواستم که اونا از خونه هاشون به آقا سلامی بدن که از قضا خواب بودن،خلاصه اینکه زهرا جون بعد از اطلاع از این ماجرا به من یه خبر خیلی خوب داد و خبر خوبش اومدنشون به مشهد بود،با هم قرار گذاشتیم که همدیگه رو ببینیم،وای خدای من نمیدونید دل تو دلم نبود،بعد از کلی زنگ زدن قرار دیدارمون تو حرم شد،ای خدا چه لحظه پر هیجانی بود،ما همدیگه رو اصلا ندیده بودیم و فقط از طریق نی نی وبلاگ با هم در ارتباط بودیم برای همین نشونمون فقط بچه های عزیزمون بودن،وقتی همدیگه رو دیدیم انگار چند ساله که هم و میشناسیم و بدون معططططططططططلی همدیگه رو در آغوش گرفتیم،همسر مهربونم برای ثبت این لحظه ها از ما چند تا عکس یادگاری گرفت.

             

زهرا جونم خییییییییییییلی دوستت دارم

محمدصادق عزیزم عاششششششششششقتم.

زهرا جون باور کن خیییییییلی خوشحالم که شما رو دیدم،بهترین دیدارم تو عمرم بود.

اینم سایت محمد صادق عزیزم:www.mofakhkhami.niniweblog.com

     

ني ني شكلكخلاصه بعد از یه دیدار رویایی به خونمون تو مشهد برگشتیم،تو مشهد اتفاق خاصی نیفتاد و روزها به بازار میرفتیم و شبها به حرم،چه روزها و شبهای خوبی بود با اینکه هوای مشهد خیلی گرم بود ولی به عشق آقا این گرما رو حس نمیکردیم،محمد تو این سفر و تو بازار مشهد خیییییییییلی بهش خوش گذشت،تا میتونست اسباب بازی میخرید و از مهمتر اینکه اونجا با اسباب بازیهاش بازی میکرد که چند تاشو با کمک دوستاش خراب کرده بود،ما هم برای اینکه بقیه اسباب بازیهاشو خراب نکنه قبل از اینکه محمد اونا رو ببینه توی ماشین جاسازی کرده بودیم.

   

ني ني شكلك بعد از همه این اتفاقات ما صبح روز دوشنبه همین هفته که تعطیلی دوم عید فطر بود راهی شهر خودمون شدیم،چه روزهای خوبی بود،واقعا هممون به این سفر نیاز داشتیم.ني ني شكلك

من تو این سفر عکسای زیادی گرفتم که تو ادامه مطلب براتون میذارم.

همتونو دوست دارم عزیزای دلم.   

ادامه مطلب رو از دست ندیییییییییییییین:        

اینجا زمان رفتن به مشهد،محمد اصصصصصصصصصصرار کرد که باید این طرف ماشین بشینه فقط به خاطر بستن کمربند.  

ای نامرد روزگار

قربون هر دوتون برم ممممممن

هر جا محمد آبشاری میدید باید چند دقیقه ای می ایستاد تا آبشار رو تماشا کنه،نمیدونید با چه اشتیاقی نگاه میکرد.

آبشار کوچک بابا امان

 آبشار بزرگ بابا امان

آبشار بزرگ باباامان 2

عظمت خدا رو میبینید،یه طرف کوه سرسبز و طرف مقابلش کوه سنگی و عاری از سرسبزی.

کوههای زیبا

کوههای زیبا 2

جنگل گلستان

جنگل گلستان2

جنگل گلستان 3

جنگل گلستان 4

حرم آقا امام رضا

حرم آقا امام رضا2

حرم آقا امام رضا3

حرم آقا امام رضا4

اینجا محمد رو با چه مکافاتی نگه داشتم تا بتونم ازش یه عکس یادگاری بگیرم،خنده شو ببینید چه مصنوعی شده فقط برای زودتر خلاص شدن از من و عکس گرفتنم.

فدای اون خنده شیرینت

اینجا هم محمد دیگه خیلی خسته شده بود برای همین به لج افتاده بود.

ای جانم خسته شدی مامان؟

ای نامرد روزگار،این چه اداییه که در آوردی؟نمیگی مامانی تو رو با همین اداهات میخوردت؟

مامانی این اداها چیه در میاری؟

حالا شد

اینجا هم من داشتم نماز میخوندم و محمد خیییییییییییلی آروم نشسته تا من نمازمو بخونم.

فدای پسر مظلومم بشم

آخجون سرسره

اینجا بالاخره محمد رو راضی کردم که سوار تاب بشه چون محمد از تاب میترسه و فکر میکنه که از تاب میفته.

آخجون تاب بازی

آخجون پارککککککککککککک

محمد و عرشیا

آبشار یکی از بازارها

اینجا محمد چون میخواست با اسباب بازیاش بازی کنه همه رو روی زمین گذاشت و خودشم نشست روی زمین،انگاری تو خونه نشسته باشه!بیچاره بچه ام خیییییییلی خسته شده بود. 

بساط محمد تو بازار

اینجا هم همون دیدار رویایی بود با محمد صادق و زهراجون(مامان محمد صادق) 

محمد و محمد صادق

اصلا یه جا بند نمیشدن و من و زهرا جون اونا رو بغلمون گرفتیم بلکه بتونیم ازشون چندتا عکس بگیریم.

اینجا هم زمان رفتن به خونه بود و محمد با اصرار زیاد اومد جلو،فکر میکنید چطوری اومد جلو؟

از پشت ماشین بالا تنه اش رو آورد جلو و پاهاشو دراز به دراز پشت ماشین جاسازی کرد.

الهی دورت بگردم با این نوع خوابیدنت

اینجا هم توی مشهدیم و محمد با عروسک مورچه ایش که توی یکی از بازارها براش خریدیم کللللللی بازی کرد و منم ازش کلللللی عکس گرفتم،نمیدونید چه بلاهایی سر این مورچه بینوا می آورد.

محمد و مورچه

اینجا هم تو خونمون همچنان بازی با مورچه.

محمد و مورچه2

محمد و مورچه 3

شکلک های محدثه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (39)

آجي مهديه
3 شهریور 91 11:08
واي خدا خوش به حالتون
خيلي وقته دلم هواي حرم آقا رو كرده
اتفاقأ همين ديشب بود كه داشتم به سميرا ميگفتم دلم ميخواد برم مشهد
برا منم دعا كردي خانوم


سلام مهدیه جون.
الهیییییییی،ایشاالله قسمتت بشه هر چه زودتر.
ای جانم
برای همه هم وبلاگیهای پسرم دعا کردم.
❤مامان آزی❤
3 شهریور 91 13:05
شما هم در مسابقه رویای زیبا شرکت کنید
شاید کوچولوی شما اینبار برنده ما باشه
حتما بیاید و بخونید شرایط و ثبت نام کنید
خوشحال میشیم



چشم الان میام عزیزم
مهرنوش مامان مهزیار
4 شهریور 91 7:35
سلام عزیزم زیارت قبول امیدوارم همیشه خوب باشی. خانمی ما آخر شهریور عروسی داریم شهر شما ساری. میشه لطف کنی تلفن و آدرس چندتا آرایشگاه خوب و عالی رو برام بنویسی عزیزم.
مهرنوش مامان مهزیار
4 شهریور 91 10:51
عزیزم مرسی حالا یه سوال دیگه میگن آرایشگاه تلی هم خوب میتونی از دوستان و آشنایان برام در موردش بپرسی عزیزم. راستی با افتخار لینکتون کردم.


چشم عزیزم واست می پرسم و خبر میدم
ممنونم که لینکمون کردی.
محدثه
4 شهریور 91 12:20
سلام مهربونم زیارتتون قبول، واقعا خوشحالم که بهتون خوش گذشته
مشهد بهترین جاییه که یه ایرانی مومن میتونه بره خوشا به سعادتتون...
مامانی محمدصادق این فرشته جون ما اونقــــــــــــــــــــــــــــــــــدر از دیدن شما خوشحال شد که راستش من یه کوچولو حسودیم شد!! خوش به حالت...


سلام عزیز دلم،مرسی محدثه جومم ایشاالله قسمت شما بشه هم مشهد هم خونه خدا
آره واقعا مشهد اونقدر فضای روحانیش دلچسبه که آدم دلش میخواد که دوباره هر چه زودتر بره.
ای جانم،محدثه جون تو خیلی برام عزیزی و جایگات پیشم
مححححححححکمه من خییییییلی دوستت دارم نازنینم.
مامان زهره
4 شهریور 91 14:02
سلام عزيز دلم زيارتتون قبول باشه .از عكس ها معلومه خيلي بهتون خوش گذشته .اميدوارم هميشه صحيح و سالم باشين.بوس بوس بوس براي محمد جون كه با صادق جون ديدار داشته.
خيلي خوبه كه هميديگه را ديدين.


سلام زهره جون،ممنونم عزیزم ایشاالله قسمت شما بشه،درسته خیلی،جای شما خالی،ممنونم ازت عزیزم
مامان محمد صادق(زهرا)
4 شهریور 91 20:00
سلااااااااااااااااااااااام فرشته جونمممممممم!

ما تازه برگشتیم! کلللللی کار سرم ریخته ولی فقط اومدم یه سری بهت بزنم!

به ما هم خییییییلی خوش گذشت!

اگه بدونی چه ذوووووقی واسه دیدنتون داشتممممممممممم!

همون طوری بودی که توو ذهنم بود!!واقعا فرشته ای!! اسمت برازندته!!

وقتی ام از هم جدا شدیم احساس کردم سالهاست میشناسمت و دلم خیلی ازین جدایی گرفته بود!!!

***محدثه ی عزیزم.... با اینکه شما رم ندیدم.......ولی با تموم وجود احساس خوبی نسبت بهت دارم...

صد البته که فرشته جون خیلی دوست داره! آوازه ش همه جا هست! ( موفق باشی!)

دوستت دارم فرشته جونی....

پسراتم محشر بودن...
ماشاللا به آقا مهدی که ماه بود !و یه پارچه آقا...

محمد نازمو هم ببوسش!

برم که کللللللللللللی کار دارم!!!


سلام زهرا جونم،الهی من فدات بشم،رسیدن به خیر زیارتت قبول ایشاالله سفر مکه(حج واجب)تشریف ببرین
منم بعد از جدایی از شما دلم زودی برات تنگ شد،تو هم اسمت برازندته مثل مادرمون فاطمه زهرا (س).
زهرا جونی خیلی دوستت دارم،خیلی منتظرت بودم که بیای مدام به وبت سر میزدم.
محمد صادقم چطوره؟الهی من قررررررربونش برم ،خیییییییلی دلم براش تنگ شده،دوستتون دارم به خدا.




مامان محمد صادق(زهرا)
6 شهریور 91 8:52
سلام عزیزم ...

واسه بک گراند وبلاگ محمد جونی برو توو این سایت:

blingify.com

بعد سمت راست نوشته backgrand code
زیرش لیسته! یکی ازونا رو انتخاب کن و رووش کلیک کن...

بعد اون پایین کدش میاد...
یکی ازون کدها رو کپی کن و توو تنظیمات وبلاگ پیست کن!
(فقط یادم نیس کدوم کد و کذاشتم!!!!!!!!!!! خودت امتحان کن معلوم میشه!)

امیدوارم خوب توضیح داده باشم عزیزم...


الهی فدات بشم خیلی خوب توضیح دادی
مرسی ازت عزیزم
آجي مهديه
6 شهریور 91 9:10
هه يادم رفت زيارت قبول بگم

مرسي عزيزم كه به يادم بودي
ميگما فرشته جونم فكر نميكني تا سال 92 من دق ميكنم
اييييييييييييش مگه ميشه پامو از اين بافق لعنتي بزارم بيرون
هيچجوري جور نميشه


هه خواهش میکنم،ممنون عزیزم
خواهش میکنم مگه میشه دوست گلم رو فراموش کنم.
میگما مهدیه جونم،ایشاالله هر چه زودتر قسمتت بشه،اینجوری بهتره.
چرا نمیشه عزیزم،فقط کافیه اراده کنی و تصمیم بگیری از بافق خارج میشی و مشهد میری هیچی،ایشاالله مکه هم میری نازنینم.


مامان امیرمحمد
6 شهریور 91 9:55
زیارت قبول عزیزم ...عکسهای محمدجون با همه اداهاش قشنگ بود ...


مرسی نازنینم،ایشاالله قسمت شما بشه.
ممنونم عزیز دلم.
مامان زهره
6 شهریور 91 10:59
بازهم زيارتتون قبول


بازم ممنون مهربونم
مام پارسا
6 شهریور 91 12:03
سلام به محمد جون و فرشته جون.... زیارتتون قبول باشه..... ایشالله سفر مکه برید..... ای جااااااااااااااااااااانم چقدر خوب که یکی از دوستای وبلاگیتون رو دیدید ..... ایشالله این ارتباط پایدار بمونه.....محمد صادق هم خیییییییییلی نازه ...... عکسها خیلی قشنگ بودن....الهی فداااااا که محمد همون جا نشست و داشت اسباب بازیهاش رو باز می کرد...این کارش منو یاد مهدی انداخت وقتی که رفته بودیم کیش توی یکی از پاساژ ها مهدی هم همین طوری نشسته بود و داشت بازی بیلیاردش رو باز می کرد (انگار که از اون صحنه توی ذهنم عکس گرفته باشن ، دقیق یادمه)
ایشالله همیشه خوش باشید و سالم.
بوسسسسسسسسسسس

سلام به زهراجون،ممنونم،ایشاالله قسمت شما بشه،مرسی عزیزم،آره خیلی خوشحالم از این بابت که با یکی از هم وبلاگیهام دیدار داشتم،آره محمد صادق خیییییییلی شیرینه...آره نمیدونی چه صحنه ای بود هممون از این صحنه کلی عکس و فیلم گرفتیم...تازه عمو ابراهیمش مثلا در نقش خریدار محمد بیچاره رو کلللللللی اذیت کرد...آره واقعا گل گفتی این دوتا داداشا برای خودشون خاطره به جا میزارن،امان از دست بچه ها.
ممنونم نازنینم.

خاله باران
6 شهریور 91 12:22
سلام فرشته جونم
نه نبینم ناراحتیت را.من که می امدم.ولی شما نمی نوشتید بعد از پست تولد...
ولی حالا که امدم کللللللللللی خوشحال شدم که غیبتتون مال یه سفر خیلی خوب بوده.زیارتتون قبول.انشالله حاجت روا شده باشید..
التماس دعا ..


سلام باران جونم
الهی قربونت برم من،آره عزیزم داشتم خودمو برای سفرمون آماده میکردم.
مرسی خانم گلم،ایشاالله
محتاجیم به دعا.
خاله باران
6 شهریور 91 12:59
اخی عزیزممممم.چقدر این مهدی جونت آقا ماشالله..


نظر لطفته مهربونم
خاله باران
6 شهریور 91 13:02
=D از عکسهای جاده خیلی خوشم میاد.افرین...


واقعااااااااا؟پس در این زمینه با هم تفاهم داریم،قابل شما رو نداره.
تک خاله باران
6 شهریور 91 13:02
وای عکس حرم آقا را که دیدم خیلی خوشم امد...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
واقعا ممنون


ای جانم،چقدر خوب که این پست باعث خوشحالی باران جونم شد.
خواهش میکنم عزیز دلم.
خاله باران
6 شهریور 91 13:03
ماشالله چقدر آقا مهدیت آقاست؟خدا حفظش کنه...محمد چقدر ماشالله شیرین و شیطون


ممنونم باران جونی،مرسی از دعای قشنگت،اخ گفتی،شیرینیش که بماند،دست همه شیطونای دنیا رو از پشت بسته.
خاله باران
6 شهریور 91 13:05
خدا را شکر که دوتا دیدار داشتی.دیدار با آقای رئوف و مامان خوب...خیلی تبریک می گم... خداوند این دوستیها را بیشتر حفظ کنه


آره عزیزم،من که خیلی خوشحالم از بابت این دیدارها،من دیدار دوم رو به خاطر اینکه محل دیدارمون تو حرم آقا بوده به فال نیک میگیرم.
ایشاالله.
خاله باران
6 شهریور 91 13:07
مبارکه همه اسباب بازی هاشدستتون درد نکنه.


ممنونم باران مهربونم.خواهش میکنم عزییییییییییزم.
خاله باران
6 شهریور 91 13:53
پچ پچ داری عزیزم..


اییییییییییی جاااااااااانم،پچ پچ
طاهره مامان امیرعلی
8 شهریور 91 12:57
سلام.وبلاگتون مثل همیشه زیبا و قشنگه،تبریک میگم بهتون.امیرعلیه من تو جشنواره ی آتلیه سها شرکت کرده و به رای شما شدیدا احتیج داره.اگه به وبلاگش سر بزنین یه پست گذاشتم که آدرس جشنواره است اگر روش کلیک کنین مستقیم به سایت جشنواره میره.اسم پسملیه من امیرعلی مرادیان هست.بهش رای بدین و مارو خوشحال کنین.امیدوارم بتونم لطفتونو جبران کنم.
مناء
9 شهریور 91 11:12

-♥
--♥
---♥
-----♥
-------♥
--------♥
---------♥
-----------♥
-------------♥
,•’``’•,•’``’•,
.’•,`’•,*,•’`,•’
....`’•,,•’`
خوش به سعادتتون
من خیلی وقته نرفتم نمیطلبه
زیارت قبول


مرسی عزیزم
متشکرم از کامنت خییییییییلی قشنگت

ای جاااااااااااانم،ایشاالله هر چه زودتر قسمتت بشه مهربونم
ممنونم خانم گل.


خاله باران
9 شهریور 91 23:39
پچ پچ


آخجون بازم پچ پچ.
الماس دانلود
10 شهریور 91 1:58
╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪████▓╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪▓███▓╪╪ ╪╪███████▓╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪███████╪╪ ╪╪█████████╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪█████████▓╪ ╪╪██████▓███╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪██▓▓██████▓╪ ╪▓█████▓▓▓▓██╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪██▓▓▓▓█████▓╪ ╪▓████▓▓▓▓▓▓██╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪██▓▓▓▓▓▓████▓╪ ╪▓███▓▓▓▓▓▓▓███╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪███▓▓▓▓▓▓▓████╪ ╪▓███▓▓▓▓▓▓█████╪╪╪╪╪╪╪╪▓████▓▓▓▓▓▓▓██▓╪ ╪▓███▓▓▓▓▓███████╪╪╪╪╪╪▓██████▓▓▓▓▓▓██▓╪ ╪▓██▓▓▓▓▓▓███████▓╪╪╪╪▓████████▓▓▓▓▓▓█▓╪ ╪╪██▓▓▓▓▓██████▓██▓╪╪▓▓█▓▓█████▓▓▓▓▓▓█▓╪ ╪╪██▓▓▓▓██████▓▓▓█╪▓█╪▓▓▓▓▓█████▓▓▓▓▓█▓╪ ╪╪██▓▓▓██████▓▓▓▓█▓▓█▓█▓▓▓▓██████▓▓▓▓█╪╪ ╪╪▓█▓▓██████▓▓▓▓▓▓████▓▓▓▓▓▓██████▓▓▓█╪╪ ╪╪╪█████████▓▓▓▓▓▓█▓▓█▓▓▓▓▓▓▓██████▓█▓╪╪ ╪╪╪████████▓▓███▓▓█▓╪█▓▓▓█▓▓▓▓███████╪╪╪ ╪╪╪╪████▓▓████▓▓▓▓█▓█▓▓▓▓▓▓█▓█▓▓████╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪╪╪████▓▓▓▓▓████▓▓▓▓▓████▓╪╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪▓█████▓▓▓▓▓█████▓▓▓▓▓█████╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪█████▓▓▓▓▓█▓█▓▓█▓▓▓▓▓▓████▓╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪█████▓▓▓▓▓██▓▓▓╪██▓▓▓▓▓▓████╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪████▓▓▓▓▓▓██╪▓█╪██▓▓▓▓▓▓▓███▓╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪███▓▓▓▓▓▓███╪▓█╪███▓▓▓▓▓▓███▓╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪▓███▓▓▓▓▓████╪██╪████▓▓▓▓▓███▓╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪▓███▓▓▓▓▓████╪██╪▓████▓▓▓▓▓███╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪▓██▓▓▓▓▓████▓╪╪╪╪╪████▓▓▓▓▓██▓╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪███▓▓▓█████╪╪╪╪╪╪█████▓▓▓████╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪▓███▓██████╪╪╪╪╪╪▓█████▓▓███╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪█████████▓╪╪╪╪╪╪╪█████████▓╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪██████▓██╪╪╪╪╪╪╪╪▓█▓▓▓████╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪╪▓██████╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪██████▓╪╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪╪╪▓████╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪▓████╪╪╪╪╪╪╪╪╪ ╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪╪ آدرس جدید سایت الماس دانلود http://almas_dl.rzb.ir http://www.axofile.com/images/q327bamfwcmz2qygsba7.txt
الماس دانلود
10 شهریور 91 1:58
آدرس جدید سایت الماس دانلود http://almas_dl.rzb.ir http://www.axofile.com/images/q327bamfwcmz2qygsba7.txt
باران قلنبه
10 شهریور 91 2:14
سلام عزیزم خوشحال می شم به وب دخمل منم بیاین
دخملم باران مظفری توی مسابقه جشنواره رمضان 91 آتلیه سها شرکت کرده اگه می شه به سایت آتلیه سها بروید و در قسمت جشنواره رمضان به دخترم رای 5 بدهید.این جشنواره تا اول مهر مهلت داره.
آدرس سایت آتلیه سها:
Soha.torgheh.ir/festival
یا به لینکش تو قسمت لینکهای وبم مراجعه کنید.مرسییییییییییییییییییییی
یادتون نره منتظرماااااااااااااااااااا.


چشم حتما میام عزیزم.
مرسی که پیشمون اومدین.
خاله باران
12 شهریور 91 13:32
سلام.عزیزم.بهم بگی من می رم می دم.ولی نفهمیدم کجا باید رای بدم...
شما از مهربونیتونه...
از بس خوبید...


سلام باران جون،مرسی عزیزم اگه به این سایت بری میتونی رای بدی:
www.lavashak..niniweblog.com
شما لطف داری نازنینم.
مامان محمد صادق(زهرا)
16 شهریور 91 17:13


نیستی؟؟؟




هستم عزیزم،اووووووووومدم.
مامان محمد صادق(زهرا)
17 شهریور 91 9:08
عزیزم آپ کردم ... میاااااااااای؟


چرا نمیام،با کله میام
❤مامان آزی❤
17 شهریور 91 11:13
عزیزم عکسی از شما دریافت نشد لطفا تا امشب اقدام کنید


چشم عزیزم
مامان زهره
18 شهریور 91 9:08
سلام
محمد سپهر با كد 41 در مسابقه "روياي زيبا" شركت كرده خوشحال مي شم بهش راي بدين.
اين هم نشاني:
http://lavashak.niniweblog.com/post36.php



چشم حتما
مامان زهره
18 شهریور 91 12:10
خانومي نمي دوني چند بار مي تونيم راي بديم .من اولين راي را به پسرم دادم اگه بتونم راي دوم بدم حتما همين كار را مي كنم


مرسی عزیزم،ایشاالله محمد سپهر برنده بشه.
طاهره مامان امیرعلی
18 شهریور 91 12:52
عزیزم به پسملیت رای دادم .ایشالله برنده بشین.


مرسی نازنینم،ایشاالله.
مهرنوش مامان مهزیار
18 شهریور 91 13:11
سلام عزیزم رای دادم فقط شماره 44 محمد عزیز


سلام مهربونم،درسته خانمی شماره 44
مام پارسا
18 شهریور 91 15:28
فرشته جون من 2 تا رای جدا جدا دادم یکی به محمد و یکی هم به یکی دیگه از دوستای پارسا.
امیدوارم هر دو تا قبول بشه.
ایشالله محمد برنده بشه


ممنونم زهراجون.
انشالله.
مامان محمد صادق(زهرا)
18 شهریور 91 17:37
عزیزمی!

به محمد نازم رای دادم!


سلام زهراجونی
مرسی عزیز دلم،مهربونم.
مامان زهره
19 شهریور 91 9:22
ممنون كه به ما راي دادين


خواهش میکنم عزیزم.
ilijoon
19 شهریور 91 20:57
زيارتتون قبول باشه محمد آقا ان شاالله سفر مكه وكربلا نصيبت بشه


مرسی خاله جون،انشاالله قسمت شما بشه.

مرسی که به ما سر زدین خوشحال شدیم.



ilijoon
20 شهریور 91 9:43
ممنون گلم كه پيشمون اومديد لينتون ميكنم شما هم اگر مايل بوديد ما رو در جمع دوستاتون پذيرا باشيد


حتتتتتتتتتتما عزیزم،شما هم لینک شدین.