داداش مهدی جون
آقا محمد گل گلاب یه داداشی داره گل تر از خودش به اسم مهدی جون.مهدی جونم خیلی پسر خوبیه،وقتی مهدی جونم 13 سال پیش به دنیا اومد خیلی کوچیک و ریزه میزه بود،چون طفلک پسرم 7 ماه ونیمه دنیا اومد.به قدری ریز بود که همه می ترسیدن بغلش کنن ولی من بغلش می کردم،نوازشش می کردم چون مهدی جونم تمام دنیای من بود هنوزم هست.
الهی که من قربونت برم پسرم.
پسرم کاراته بازه،کمربند قهوه ای داره،جدیداهم توی مسابقات کاراته مدرسه شون مقام قهرمانی رو آورد.چند تا حکم قهرمانی و مدال تومسابقات کاراته هم گرفته،الهی که من فدای عزیز دلم بشم.
زمانی که مهدی کوچیک بود خیلی شیرین زبون بود کارهای بامزه زیاد می کرد،حرفای جالب زیاد می زد،شعر هم زیاد بلد بود و من موقع خوندن شعرش صداشو ضبط کردم و هنوزم صدای ضبط شده اش رو دارم.مهدی خیلی شیطون و بازیگوش بود،من هم زمان بازی با مهدی جون مثل خودش بچه می شدم و باهاش بازی می کردم خیلی بهمون خوش می گذشت،زمان خوابشم که می شد براش قصه می گفتم و اونقدر قصه های منو دوست داشت که فقط با قصه های من به خواب می رفت هنوزم که هنوزه بعد از 13 سال باز هم گاهی براش قصه میگم.
چه دورانی داشتم با مهدی جون،حالا دیگه عشق من بزرگ شده و از اینکه پسرم تا به اینجا رسیده خوشحالم،چون زمانی که مهدی می خواست به این دنیا بیاد هنوز زمانش نرسیده بود وعزیزم با چه سختی و مشقتی می خواست پا به این دنیا بزاره،دکترش حتی احتمال زنده بودنش رو هم به ما نداده بود و می گفت که همه چی با خداست اگه خواست خدا باشه،اون زنده به دنیا میاد و خدا هم ما رو ناامید نکرد و عزیز دل ما رو به ما بخشید وما رو خوشحال کرد.
الهی که من دور هر دوتون بگردم،شماها اگه نباشین من هم نیستم شماها نفس و قلب و عشقم هستین من بدون شماها می میرم،به قول محمد جون،شماها(آقا پسرین،گل پسرین،قندوعسلین،خوشکل پسرین،نازدار پسرین،عسل عسلین).
دوستتون دارم بی نهایت،عاشقتونم بی شکایت
خدا رو شکر می کنم که تو راه رشد و تربیت بچه هام( مهدی و محمد) کمک حالم بوده ونزاشت که من تو این راه خسته بشم و کم بیارم .
خدایا شکرت از بابت همه چی