نفس مامان،محمد نفس مامان،محمد، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

محمد...نوری از خدا

برف اومده...برف

1390/12/4 16:58
نویسنده : مامان محمد
1,517 بازدید
اشتراک گذاری

 

 شکلکهای جالب و متنوع آروین

سلام دوستای گلم،سلام ستاره های آسمون،حالتون چطوره،امیدوارم که همیشه و همه جا خوش و خرم باشید.

شکلکهای جالب و متنوع آروین

بررررررررررررف،برررررررررررررف،وااااااااااای خدای من برف اومده،چقدر خوشحالم که بالاخره شهرمون ساری بعد از 15 سال برف اومده،البته چند روز پیش هم برف اومد ولی خیلی نموند و رفت ولی این دفعه برفش موندگار بود و روی زمینو یه خورده سفید کرد،برای ما که بعد از این همه سال تو شهرمون برف نیومده این برف برای ما واقعا برف بود.

شکلکهای جالب و متنوع آروین

وقتی که برف میبارید من به نی نی ناز و مهدی جونم گفتم که بچچچچچچچه ها برف اومده بیاین ببینین،این دوتا پت و متا هم سریع اومدن لب پنجره و تا میتونستن یه دل سیر برف دیدن،وای خداجون چقدر بارش برف زیباست تو رو شکر میکنیم به خاطر این همه نعمت بیکرانت،محمدم از زمانی که برفو دیده خیلی خوشش اومده بود و مدام میگفت که مامانی بریم برف ببینیم؟مدام در اتاق رو باز میکرد و میگفت مامانی من میخوام برفو از بیرون ببینم،خوب بچه حق داشت چون برف رو باید از نزدیک دید نه از پشت پنجره،خلاصه این بارش برف تا 2 روز ادامه داشت و زمین شهر ساری رو سفید پوش کرد،البته خیلی دوام نداشت و بعد از 2 روز هوا آفتاب شد و برفا همه آب شدن،موقع آب شدن برف هم صدای آب خیلی دلنشین بود،من هم از شوهرم خواستم که صبح زود که به محل کارش میره برام از هوای برفی عکسهای زیبایی بگیره و همسر مهربونم این کار رو برام کرد.

شکلکهای جالب و متنوع آروین

وااای چقدر قشنگه شهرمون

بریم برف بازی

این هم عکسی از نی نی ناز زمان دیدن برف

الهی من دورت بگردم

میدونستی چشمات قشنگه؟

عزیزم دستت درد نکنه وااااااقعا زیبا بود.

این هم از داستان روزهای برفی ما

   

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان حنا
6 اسفند 90 4:47
سلام عزیزم
خیلی خوشحالم که شهرتون برف اومده به جای ماهم خوب برفو ببینید و برف بازی کنید
فقط مواظب محمدو مهدی جون باش تا خدای نکرده سرما نخورن
از طرف من محمد عزیزم رو ببوس



سلام خانومی،خیلی ممنون،چشم حتما حتما مواظب دو تا گلم هستم،از طرف من حناجونو ببوسین.دوستتون دارم حسابی حسابی حسابی.
آجی محدثه
6 اسفند 90 8:32
خوشحالم از اینکه بلاخره اینجا هم برف بارید، امیدوارم سال بعد زمستون هم برف بیاد و تو بری برف بازی و آدم برفی درست کنی.
خوشحالم از این که خوشحالید...



سلام آبجی جونم،ما هم خوشحالیم که بالاخره طلسم برف شکسته شد و اینجا یعنی ساری برف بارید،ما هم امیدواریم که سال بعد بیشتر از اینها برف بباره تا ما بتونیم یه آدم برفی درست و حسابی درست کنیم،دوستت دارم حسابی حسابی حسابی.
مامان زهره
8 اسفند 90 13:04
خب خدارا شکر که محمد گل برف را دید



واقعا خدا رو شکر داره.
محدثه
8 اسفند 90 15:28
سلام خوبی خاله جونم چه پسمل خوشملی دارید منم با افتخار لینکتون کردم



سلام عزیزم،ممنون از تعریفتون،باعث افتخار ماست گلم.
مامان زهره
14 اسفند 90 10:01
گل پسر خوبی! همیشه خوش باشی


ممنونم عزیزم.برای شما هم آرزوی خوشی و سلامتی دارم.
مامان حنا
17 اسفند 90 2:53
سلام خانومی خوبی؟؟؟؟؟
ممنون از اینکه میای پیشمون و سراغمون رو میگیری خیلی دوستت دارم
متاسفانه یکی از قطعات کامپیوترمون خراب شده بود بخاطر همین کلا منم رفته بودم تعطیلی استراحت
محمدو مهدی جون چطور هستن خوبن؟؟؟؟؟؟
چرا دیگه پست جدید نمیزاری دلمون براتون تنگ شده
خیلی دوستتون دارم قد ستاره های آسمون مواظب خودتو گلهای نازت باش



سلام گلم،به مرحمت شما،من شما و حنا جونو خیلی دوست دارم،برای همین خیلی زود ندیده دلتنگتون میشم،حدس زده بودم که مشکل کامپیوتری پیش اومده،ممنون از اینکه به ما سر زدین،من مشغول جمع کردن لوازم خونمونم چون اگه خدا بخواد این جمعه اثاث کشی داریم به همین خاطر پست جدید نزاشتم،منم شما رو دوست دارم بازم میگم برام دعا کن.دوستتون دارم حسابی حسابی.
مامانی درسا
17 اسفند 90 3:02
عزیزم خوش بحالتون جای ما هم خالی کنید. پسر گلمو ببوس
مامان زهره
20 اسفند 90 14:31
بابا می دونم که در گیر خونه تکونی هستی ولی محمد را ببوس!
مامان زهره
21 اسفند 90 13:09
بوس بوس بوس برای محمد جون



مرسی خاله جونی،ما هم بوس بوس بوس برای محمد سپهر جون.