کتاب خوندن
عزیز دلم خیلی کتاب خوندن رو دوست داره جوری که قفسه کتابش رو خالی می کنه وبه مامانی میگه که همه رو بخون و شما فکرشو بکنید چه بلایی سر مامانی میاد بعد از خوندن همه ی این کتابا. به هر مهمونیی هم که میره مامانی همراه خودش یه جین کتاب میاره و باید همه رو یک نفس بخونه.شیرینی این موضوع در اینه که نی نی ناز اکثرکتاباش رو از حفظه گاهی اوقات مامانی برای نی نی ناز می خونه گاهی اوقاتم نی نی ناز برای مامانی.کتابایی که نی نی ناز از حفظه( مملی و شهر میوه.نی نی کوچولوها. کدو قلقله زن. مملی وگرگ ناقلا...) وقتی که عزیز مامان کتاب رو از حفظ می خونه مامانی لذت میبره و خستگی هاش از بین میره. عشق مامان دست از سر کتابای دوران بچگی داداشیش هم بر نمی داره همه ی اونا رو به هم میزنه و ورچینشون میکنه واونایی رو که خوشش بیاد ور میداره و مال خود میکنه حالا این وسط داداشی هر چی خواهش و التماس که داداشی این کتابا ماله منه نی نی ناز اصلا توجه نمی کنه که نمی کنه.