عزیزم،برای شیطنت دست به چه کارهایی که نمیزنی
سلام مروارید دلم،سلام نازنینم،خوبی عزیزم؟ظهرت به خیر. میدونی تو این پستت چی میخوام بزارم؟نمیدونی؟پس خوب دقت کن،ببین و گوش کن تا برات بگم. من چند روز پیش میخواستم نماز ظهر رو بخونم که محمد بر حسب علاقه ای که داره میخواست بیاد تو چادرم تا اونم مثلا نماز بخونه اونم تو چادر من،منم چون اینطوری برام سخت بود بهش قول دادم که وقتی نمازم تموم شد حتما بهش اجازه میدم که بیاد تو چادرم و نمازش رو بخونه اونم با کمال میل قبول کرد،وقتی که من نمازم تموم شد اونم بدون معطططططلی و بددددددو بدددددددو اومد تو چادر و مشغول خوندن نماز شد،علاوه بر خودش من هم باید به دستور عالیجناب دوباره نماز...