محمد به سنگده میره
سلاااااااااااام سلام به دوستای گلم سلام به گلهای بهشت دوستای عزیز میخوام داستان سنگده رفتن محمد رو براتون تعریف کنم. پس خوب گوش کنین: سه شنبه هفته پیش چون تعطیلات داشتیم تصمیم گرفتیم که بریم به سنگده،یه جای خوش آب و هوا،یه جای سر سبز و قشنگ،جایی که واقعا دیدنی و بکره،برای همین غروب 3شنبه حرکت کردیم،محمدم چون مشکل بیماری حرکت(ماشین گرفتگی)داره،توی راه خیلی اذیت شد مدام حالش بد میشد و پشت هم نق میزد منم برای اینکه محمد رو از این حال و هوا در بیارم گاو و گوسفندایی که توی راه بودن رو بهش نشون میدادم تا سرگرم بشه،محمدم اونقده از دیدن گاو و گوسفند...